اتحدوا
اسلام
ازدواج خوب؛ سه قفل، سه كليد، مقدمه جوانى كه در سنّ ازدواج است، سه پرسش (قفل) اصلى پيشِ روى خود مىبيند: قفل 1: «چرا ازدواج كنم؟» (فلسفه ازدواج چيست؟ ازدواج چه فايدهها و آثارى دارد؟) قفل 2: «با چه كسى ازدواج كنم؟» (در انتخاب همسر، چه معيارها و خصوصياتى را در نظر بگيرم؟) قفل 3: پس از ازدواج، چگونه زندگىمان را بهخوبى بهپيش ببريم؟ (چه تلاشى براى استمرارِ زندگىِ خوب با همسر بايد كرد؟) هر كس كليدهاى بازكردنِ اين سه قفل را داشته باشد، مىتواند بر شكلدهىِ يك زندگى مشترك و صفابخشى به آن، موفق شود. اين نوشتار برآن است تا سه كليد براى اين سه قفل ارائه دهد: قفل 1. «چرا ازدواج كنم؟» (فلسفه ازدواج چيست؟ ازدواج چه فايدهها و آثارى دارد؟) كليد 1. «ازدواج را به تأخير نيندازيد.» 1- 1 فلسفه ازدواج چيست؟ ازدواج حادثه شيرين و تحول بهيادماندنى دوران جوانى شماست. با ازدواج، صفا و محبت و شيدايى مىشكفد و حياتى سبز و همراه با مسرّتِ معنوى و لذتهاى سالم، آغاز مىشود. آدمى چنان آفريده شده است كه بهطور فطرى و طبيعى، بهسوى ازدواج و ساماندادن خانواده، رهنمون مىشود. سخن كوتاه و صريح پيامبر (ص) را جدى بگيريد: «اى گروه جوانان، ازدواج كنيد.» عشق، مصاحبت و دستيابى به انتظارات را سه انگيزه مهم ازدواج شمردهاند و نيز نقل كردهاند كه «هيچ بنيادى در اسلام، نزد خداوند، محبوبتر از ازدواج نيست.» كسانى كه تن به ازدواج نمىدهند و از اين سنّت الهى سرپيچى مىكنند، نوعى خامى در وجودشان باقى مىماند و بسيارى از ابعادِ وجودىشان شكوفا نمىشود؛ بهگفته استاد مطهرى: «نوعى پختگى هست كه جز در پرتوِ ازدواج پيدا نمىشود.» ازدواج را تأخير نيندازيد و بههنگام، دستبهكار شويد؛ زيرا، اولين مرحله خروج از خودِ طبيعى فردى و توسعهپيداكردنِ شخصيت انسان، ازدواج است و كسانىكه اين دوران را نگذرانند، تا پايانِ عمر درجهاى از نابالغى را بههمراه خواهند داشت. ازدواج كنيد؛ زيرا رسول خدا (ص) همواره مىفرمودند: «هر كه دوست دارد از سنّت من پيروى كند، به ازدواج روى آورَد؛ زيرا، ازدواج [بخشى] از سنّت من است.» همچنين، در سخنان ايشان، از گشودهشدن درهاى رحمت آسمانى و وزش نسيم احسان و فيض الهى، بههنگام ازدواج، خبر آمده است. بىترديد، كاملشدن دين فرد را مىتوان جلوهاى از لطف خدا دانست. هيچيك از ياران رسول خدا (ص) ازدواج نمىكرد، مگر اينكه حضرت دربارهاشمىفرمود: «دينش كامل شد.» 2- 1 ازدواج چه فايدهها و آثارى دارد؟ تمايل مرد و زن جوان به يكديگر، واقعيتى درونى است و آن دو، در پرتو ازدواج، آثار و فوايدى متعدد بهدست مىآورند. برخى از آنها عبارتاند از: 1- 2- 1 آرامش روح و روان آرامش دُرّى گرانبها براى آدمى است و او هماره، در پِى كسب آرامش و افزايشِ رضايت از زندگى است. پيامبر اكرم (ص) بهترين زينت آدمى را آرامشِ همراه با ايمان مىدانستند: «احْسَنُ زِينَه الرّجُلِ السّكينَه مَعَ الإيمانِ.» «2» ازدواج در زمره بهترين و سالمترين شيوههاى بهچنگآورىِ آرامش است. آرامش روح و روان، در پناه ازدواجى موفق تحقق مىيابد و اين احساس، زمينه رشد جوان را براى دستيابىبه فضيلتهاى انسانى، فراهم مىآورد؛ آنگونه كه پروردگار مهربان مىفرمايد: «از نشانههاى او اينكه از [نوع] خودتان، همسرانى براى شما آفريد؛ تا بدانها آرام گيريد و ميانتان دوستى و رحمت نهاد. آرى، در اين [نعمت]، براى مردمى كه مىانديشند، قطعاً نشانههايى است.» علامهطباطبايى (ره) در تفسير اين آيه مىگويد: «هر يك از زن و مرد، در حدّ خود و فىنفسه، ناقص و محتاج به طرف ديگر است و از مجموعِ آن دو، واحدى تام و تمام درست مىشود و بهسبب همين نقص و احتياج است كه هر يك، بهسوى ديگرى حركت مىكند و چون بدان رسيد، آرامش و سكونت مىيابد؛ زيرا هر ناقصى، مشتاق به كمال است و هر محتاجى، مايل به زوال حاجت و فقر خويش.» همسر مىتواند براى انسان آرامشآفرين باشد و اين آرامش فردى، آرامش اجتماعى را در پِى دارد. بىشك، نتيجه چنين رضايتى از زندگى و آرامش، فزونىِ مروّت و نيكىِ سيرت است. پيامبر (ص) مىفرمايند: «پسران و دختران مجرّد خود را همسر دهيد تا خداوند، مروّتشانرا افزون و سيرتشان را نيكو كند.» 2- 2- 1 ارضاى تمايلات جنسى ازدواج وسيله اى پاك و كامل براى ارضاى تمايل جنسى و پديدهاى سازنده براى درامانماندن از آلودگىهاى جنسىِ خلاف عقل است. رسول خدا (ص) مىفرمايند: «ازدواج بهترين وسيله براى نفىِ نگاه شهوانى، عفت جنسى، پاكدامنى و شرافت انسانى است.» براى نفوذ شيطان، مسائل جنسى و شهوانى يكى از راههاى آسان است كه گاهى در پوشش ارتباط دوستانه، بين پسر و دختر، جوان را در ورطه هرزگى و فساد مىاندازد؛ اما جوان در پرتو مهر همسر خود، اين راه نفوذ را مسدود مىكند. رسول خدا (ص) ضمن توصيه به ازدواج و نهى جوان از ارتباطهاى نامشروع مىفرمايند: «هر جوانى كه در ابتداى جوانىاش ازدواج كند، با اين كار نيك خود، ناله ابليس را در مىآورد؛ چنانكه او فرياد مىكشد:" واى بر من! واى بر من! اين جوان دو سومِ دين و آيينش را از گزند من در امان نگه داشت و خود را بيمه كرد." ...» آنگاه، رسول خدا (ص) اينگونه سفارش فرمودند: «... پس لازم است در يكسومِ باقىمانده، خويشتندار باشد.» زوج جوان به دليل مصونيت از آلودگىها و انحرافهاى شهوانى، جايگاه والايى نزد خداوند (عز) دارند؛ تاجايىكه «خوابشان برتر از انسان مجردى است كه روزها روزه دارد و شبها بهسببِ عبادت، بيدار مىماند.» پيامبر رحمت (ص) عبادت پسر و دخترِ ازدواجكرده را برتر از نماز فرد مجردى مىدانند كه شب و روز خود را به پرستش سپرى مىكند. ازاينرو، هرگاه يكى از يارانش ازدواج مىكرد، پيامبر (ص) «كاملشدن دين» او را بشارت مىدادند و همواره، اين توصيه را به جوانان مىفرمودند: «هر كه دوست دارد خدا را پاك و پاكيزه ملاقات كند، درحالىكه زن دارد، خدا را ملاقات كند.» 3- 2- 1 سلامت جامعه انسانى گسترش فرهنگ ازدواج سلامت جامعه را در پِى دارد و اگر پيوند زناشويى برچيده شود، ناراحتىهاى اجتماعىِ فراوانى جامعه را فرامىگيرد؛ چون، شخص مجرد مسئوليت اجتماعى را نمىپذيرد. اما كسىكه ازدواج كرده است، به نقطهاى اتكا دارد و در حفظ اين حريم مىكوشد. او ناچار است كه از زندگىِ خود مراقبت كند، بر سلامت آن بكوشد و كارى نكند كه خانوادهاش ناراحت شوند. ازاينروست كه بسيارى از مؤسّسات، در حين استخدام، شرط متأهلبودن را قرار دادهاند. پس، ازدواج مىتواند وسيله پيشگيرى از تخلّفات اجتماعى باشد. 4- 2- 1 ايجاد نسلى صالح ادامه نسل و نوع آدمى و ايجاد نسلى صالح، از آثار همدمى و پيوند دختر و پسر جوان است؛ دراينباب، محمد مصطفى (ص) مىفرمايند: «چه چيزى مؤمن را از انتخاب همسر باز مىدارد؟ هر آينه در پرتو ازدواج، خداوند، فرزندى را به او ببخشد كه زمين را با شعار لا اله الا اللَّه سنگين كند.» بيشترِ جوانان بهدليل واهمه از دشوارىِ اداره كامل زندگى، ازدواج را بهتأخير انداختهاند تا پس از جمعآورى و اندوختن مال و اطمينان كامل، گام پيش نهند؛ اما اغلبِ اين دغدغهها روا نيست. با حداقل ها نيز مىتوان آغاز كرد و رزق و روزى، در گروِ ازدواج است: «خانواده تشكيل دهيد كه براى شما روزى آور است» نبىّ رحمت در كلام شيرين ديگرى مىفرمايند: «با زنان ازدواج كنيد كه آنان، ثروت و روزى مىآورند.» سخنان مذكور اميدآفرين ترين جملاتى است كه جوان با الهام از آنها، جرأتِ تصميم مىيابد و نيرويش را به تحركِ مضاعف وامىدارد تا در سايه فضل و لطف الهى، زيستنى سرشار از صفا و زيبايى را بنيان نهد. بشارت نهايى نيز از جانب پروردگار (عز) است: «اگر تنگدستاند،خداوند آنان را از فضل خويش بىنياز خواهد كرد و خدا گشايشبخشِ داناست.» جوانى خدمت پيامبر (ص) آمد و اظهار نياز كرد. رسول خدا (ص) به او پيشنهاد ازدواج فرمودند. آن جوان از اينكه دوباره نزد رسول خدا (ص) برود و درخواست خويش را عنوان كند، شرم كرد. درآنحال، مردى از انصار او را ديد و گفت: «دختر خوشچهرهاى دارم ... مىخواهم او را به ازدواجِ تو درآورم.» آن جوان با دخترِ آن مرد انصارى ازدواج كرد و در پرتو اين پيوند، رحمت الهى بر زندگىشان سايه افكند و گشايش و وسعتى در زندگى زناشويىشان فراهم آمد. روزى آن جوان خدمت پيامبر خدا (ص) آمد و او را از ماجراى خويش آگاه كرد. پيامبر (ص) پس از شنيدن ماجراى شيرين اين جوان، فرمودند: «جوانان، بر شما باد كه ازدواج كنيد.» قفل 2. «با چه كسى ازدواج كنم؟» (در انتخاب همسر، چه معيارها و خصوصياتى را در نظر بگيرم؟) كليد 2. «در انتخاب همسر دقت كنيد.» دقت در انتخاب همسر، ضرورت است و مسامحه و بىتوجهى در آن، پشيمانى بهبار خواهد آورد. بىشك، صفاتى نظير فاسقبودن، بىعفتى، فحاشى، بداخلاقى و حماقت گزينههاى ممنوعاند، اما گزينههاى مثبت نياز بهتوضيح بيشترى دارند. درنظرگرفتنِ معيارها و خصوصيات زير، در گزينش همسر، لازم است: 1- 2 ديندارى همسر ديندار انتخاب كنيد؛ زيرا، ديندارى دختر و پسر جوان، حفظ حريم عفت، حيا، نجابت و غيرت را در پِى خواهد داشت. جوانى نزد پيامبر (ص) آمد و از وى درباره ازدواج رهنمود خواست.رسول خدا (ص) فرمودند: «آرى، ازدواج كن و بر تو باد كه همسرى ديندار انتخاب كنى.» پيامبر (ص) درباره گونههاى انتخاب همسر توسط برخى از مردم، چنين بيان داشتند: «برخى براى انتخاب همسر، به مال يا دين يا زيبايى يا بهحسَبونسَبِ او توجه دارند؛ اما بر شما باد كه با دينداران ازدواج كنيد.» همايشان همسرگزينى بر محور ثروت يا زيبايى و منهاى ديندارى را نهى كردهاند: «هر كه با زنى براى مالش ازدواج كند، خداوند او را به مال وى واگذار خواهد كرد و هر كه با او براى زيبايىاش ازدواج كند، در او چيزى كه خوشايند نيست، خواهد ديد و هر كه با وى براى دينش ازدواج كند، خداوند تمام اين مزايا را براى او جمع خواهد كرد.» صيد دين كن تا رسد اندر تَبَع حُسن و مال و جاه و بختِ مُنْتفَع 2- 2 اخلاق پسنديده به اخلاق مطلوب خود توجه كنيد؛ زيرا، شيرازه استحكام زندگى زناشويى اخلاق است و سوءاخلاق بهحكم تجربه، بىاحترامىها و نامهربانىهايى را در پِى دارد و فروغ محبت را خاموش خواهد ساخت. محمد مصطفى (ص) مىفرمايند: «هرگاه براى دختر شما خواستگارى آمد كه دين و اخلاقش را مىپسنديد، قبول كنيد؛ وگرنه، فتنه و فساد در جامعه، بسيار مىشود.» 3- 2 اصالت خانوادگى بهدليل تأثيرپذيرىِ انكارناپذير دختر و پسر از خانواده و محيط رشد، اصالت خانوادگى تعيينكننده است. ازاينرو، در كلام پيامبر (ص) چنين آمده است: «با فلان گروه ازدواج كنيد كه مردانشان عفت دارند، پس زنانشان هم عفيف هستند؛ و با آن گروه ازدواج نكنيد كه مردانشان بىعفتى پيشى كردهاند و زنانشان هم بىعفت شدهاند.» ايشان، همچنين، از ازدواج با سبزه اى كه در لجن زار روييده شده، پرهيز داده است و در پاسخ، سبزه لجنزار را اينگونه معرفى مىكند: «زن زيبايى كه در مكان و خانواده فاسدى باشد.» 4- 2 همتايى (كفْوِ همديگر بودن) هماهنگى، همگرايى، تناسب و سنخيت روحى و اخلاقى و جسمىِ دختر و پسر، ضرورتى است براى پايهگذارى و استمرارِ زندگىِ استوارتر، پرثمرتر و لذّتبخشتر. رسول خدا (ص) مىفرمايند: «به همتايان خود زن بدهيد و از همتايان، همسر بگيريد.» همتايى گونه هاى مختلفى دارد: همتايى دينى، فرهنگى، اخلاقى، علمى، جسمى، زيبايى، سنّى، مالى، خانوادگى، اجتماعى، روحى و روانى. نبىّ رحمت (ص) مؤمنان را همشأن و همتاى هم مىدانستند و خودشان زيدبنحارثه را با زينب، دختر جحش، و مقدادبناسود را با ضباعه، دختر زبيربنعبدالمطلب، تزويج كردند؛ زيرا در نگاه ايشان، بهترين شرافت، ايمان بود و تناسب در آن، در نظر آن حضرت، جايگاه خاصى داشت و بر گونههاى ديگر مقدّم بود. داستان ازدواج جوَيْبر و ذلفا، بيان ديگرى از اين انديشه نبوى است: جويبر، مردى سياهپوست و فقير از اهل يمامه بود كه به حضور پيامبر (ص) شتافت و بااشتياق، اسلام آورد. حضرت به او تفقد كرده و لباس و غذاى او و «اصحاب صُفّه» را فراهم مىكردند. روزى پيامبر (ص) نگاهى به جويبر كردند و فرمودند: - جويبر، چه خوب بود كه همسرى اختيار مىكردى تا شهوت خود را كنترل كنى و نيز در امور دنيا و آخرت، شريكى داشته باشى. - اى پيامبر خدا، پدرم و مادرم فدايت! كدام زن حاضر است به همسرىِ من تن در دهد؛ نه حسَبونسَبى دارم و نه مال و جمالى؟ - اى جويبر، خداوندِ جهان به بركت دين اسلام، كسانى را پَست كرد كه در جاهليت شرافتداشتند و كسانى را شرافت داد كه پَست بودند. امروز، همه مردم، اعم از سفيد، سياه، قريش، عرب و عجم، برابرند و همه، فرزندان آدم هستند و آدم هم، از خاك آفريده شده است. جويبر، من براى هيچكدام از مسلمانان، نسبت به ديگرى، فضيلتى نمىبينم؛ جز براى آنكه تقوا و فرمانبُردارىاش در پيشگاه خدا بيشتر باشد .... هماكنون نزد زيادبنلبيد كه شريف مردم قبيله بنىبياضه است، مىروى و به او مىگويى كه رسول خدا مرا فرستاده و دستور داده است كه دخترت، ذلفا، را به عقد جويبر درآورى. جويبر نيز با خوشحالى به سوى خانه زياد روانه شد. وقتى وارد منزل او شد، گروه زيادى از بستگان وى گِردش نشسته بودند و گفتوگو مىكردند. جويبر اجازه ورود خواست و پيام نبىّ خدا را به زيادبنلبيد ابلاغ كرد: «رسول خدا (ص) پيغام داده است كه ذلفا را به عقد من درآورى.» زياد با تعجب پرسيد: «آيا پيامبر خدا، تو را براى ابلاغ اين پيام فرستاده است؟» جويبرپاسخ داد: «آرى؛ من سخن دروغ به رسول خدا نسبت نمىدهم.» زياد گفت: «ما دختران خود را به اشخاصى كه همشأن ما نيستند، تزويج نمىكنيم. برگرد تا خود نزد پيامبر بيايم و عذرم را بگويم.» جويبر با ناراحتى بازگشت. درآنحال، ذلفا نزد پدر آمد و پرسيد: - پدرجان، چه گفتوگويى با جويبر داشتى؟ - آمده و مىگويد كه پيغمبر مرا فرستاده تا ذلفا را با من تزويج كنى! - بهخدا جويبر دروغ نمىگويد. كسى را بفرست تا پيش از آنكه جويبر نزد رسول خدا برود، او را برگرداند. زياد بىدرنگ جويبر را از ميانِ راه برگردانيد و احترامش كرد و گفت: «اينجا باش تا من برگردم.» و آنگاه خود به محضر رسول خدا (ص) رسيد و گفت: «پدر و مادرم بهفدايتان! جويبر حامل پيامى از سوى شما بود. ما طايفه انصار، دختران خود را جز به افراد همشأن خود، تزويج نمىكنيم.» پيامبر (ص) پاسخ دادند: «اى زياد، جويبر مردى با ايمان است؛ مرد مؤمن، همشأن زن مسلمان است. دخترت را به همسرىِ جويبر درآور و از دامادى او ننگ مدار!» زياد به خانه برگشت و گفتههاى ايشان را به اطلاع دختر رسانيد. ذلفا نيز ضمن خرسندى از پيشنهاد رسول خدا (ص)، به پدر چنين گفت: «پدرجان، اين را بدان كه اگر از فرمان پيامبر خدا سرپيچى كنى، كافر خواهى شد.» پس از آن، زيادبنلبيد دست جويبر را گرفت و او را بهميان بزرگان قوم خود آورد و ذلفا را به ازدواج او درآورد. مهريه و جهيزيه عروس را نيز شخصاً بهعهده گرفت و بهدليل تنگدستىِ داماد، خود، خانهاى با وسايل زندگى تهيه كرد و به وى اختصاص داد و بدينگونه، ذلفا به همسرى جويبر درآمد. 5- 2 زيبايىِ همسر معيار زيبايى در شيرينى و صفاى زندگى مؤثر خواهد بود و لازم است زن و مرد يكديگر را از نظر اندام، چهره و شكل ظاهرى بپسندند. پيامبر اكرم (ص) فرمودهاند: «إنّ مِنْ سعاده المرء المسلم ... المراه الجملات ذات دين» (/ از سعادت مسلمان اين است كه همسرى زيبا و ديندار داشته باشد.) قضاوت درباب ميزان زيبايى، معيارِ معيّن و قانون استانداردى ندارد؛ بلكه تاحدودى به سليقه افراد بستگى دارد: ممكن است فردى در نظر كسى زيبا باشد و در نظر ديگرى زشت. مىتوان گفت، زيبايى بهاندازهاى بايد باشد كه طرفين، همديگر را بپسندند و جذابيت كافى براى همديگر داشته باشند و هر كدام، متناسب با ويژگىهاى خود، ديگرى را انتخاب كند. بهعبارتديگر، زن و شوهر از نظر ظاهرى نيز بايد كُفْو همديگر باشند. اگر انسانى قيافه ظاهرىو اندام همسرش را نپسندد و دوست نداشته باشد، ممكن است بهطور ناخواسته، از او بهانه و ايراد بگيرد و زندگى را بر او تلخ كند. زيبايىِ همسر در حفظ و تقويت عفت و ايمان همسرش تأثير دارد و اگر شخصى از زيبايى همسرش راضى باشد، چشم و فكر و عملش متوجه ديگران نخواهد شد، حسرت زيبارويانِ بيگانه را نخواهد خورد، بهدنبال بيگانگان نخواهد رفت و به همسرش خيانت نخواهد كرد؛ مگر اينكه از فطرت انسانى خارج شده و از ايمان و عفت، بىبهره باشد. بههرحال، زيبايى ازجمله صفات كمال است و بايد دقت داشت كه در اولويتبندى معيارها، زيبايى در رتبه اول قرار ندارد و تنها اگر با معيارهاى اساسى، مثل تديّن، اخلاق، عقل و شرافت خانوادگى همراه باشد، ارزش خواهد داشت؛ بهفرموده رسول خدا (ص): «نبايد حُسن چهره زن را بر حُسن ديندارىِ او برترى داد.» نيز، اين توصيه مهم امامصادق (ع) را كهمشابه با توصيه مذكور از جدّ بزرگوارشان (ص) است، نبايد فراموش كرد: «اذا تروج الرّجل المراه لجمالها او مالها وَكّل الى ذلك و اذا تزوّجها لدينها رزقه الله المال و الجمال.» (/ اگر مردى زيبايى يا ثروت زنى را معيار ازدواج قرار دهد، خداوند او را بدان وامىگذارد! و اگر براى ديانتش تزويج كرد، خداوند ثروت و زيبايىِ او را هم فراهم مىسازد.) قفل 3. پس از ازدواج، چگونه زندگىمان را بهخوبى بهپيش ببريم؟ (چه تلاشى براى استمرارِ زندگىِ خوب با همسر بايد كرد؟) كليد 3. «به زندگى، گرما ببخشيد.» همسر خود را بزرگ بشماريد. او بهمنزله بال شماست كه با آن، مىتوانيد پرواز كنيد. با بزرگداشت او، بر گرما و محبت زندگىِ خود بيفزاييد. اين آيه قرآن تأملبرانگيز است: «يكى از آيات الهى اين است كه براى شما، از جنس خودتان، جفتى بيافريد تا با او انس بگيريد و آرامش بيابيد و در ميان شما، دوستى و مهربانى قرار داد و در اين امر، براى افرادى كه اهل انديشه و تفكر باشند، آيات و نشانههايى وجود دارد.» بهفرموده پروردگار (عز) پيامد انس، الفت، همدلى و همزبانى با همسر، آرامش است. بهفرموده امامصادق (ع): «پنج چيز است كه هر كس يكى از آنها را نداشته باشد، هموارهدر زندگىاش نقص دارد و فكرش مشوّش و دلش نگران است: اول، سلامت جسم و دوم، امنيت و سوم، وسعت روزى است. چهارم، همراه و مونسِ همرأى مىباشد كه همان همسر خوب و فرزند خوب و همنشين خوب است. پنجمين چيز كه دربرگيرنده همه اين خصلتهاست، آرامش خاطر و رفاه زندگى است.» حضرت محمد (ص) در خانواده، مهربان بودند و نسبت به همسران خود، هيچگونه خشونتى روا نمىداشتند و اين، برخلافِ خلقوخوى مكّيان بود. وى به حُسن معاشرت با زنان، توصيه مىكردند و مىفرمودند: «همه مردم خصلتهاى نيك و بد دارند. مرد نبايد فقط جنبههاى ناپسندِ همسر خويش را در نظر بگيرد و او را [بدينسبب] تَرك كند؛ زيرا، هرگاه از يك خصلتِ او ناراحت شود، خصلت ديگرش مايه خشنودىِ اوست و اين دو را بايد با هم بهحساب آورد.» ايشان با فرزندان و فرزندزادگان خود، مهربان بودند و به آنها محبت مىكردند: آنان را روى دامن خويش مىنشاندند، بر دوش خويش سوار مىكردند، مىبوسيدند و اينها همه، برخلاف خلقوخوى رايج آن زمان بود. دوستى همسر از اخلاق انبياست و اين دوستى را بايد به همسر اعلام كرد. پيامبر رحمت (ص) مىفرمودند: «اين سخنِ مرد به زن خود كه «دوستت دارم»، هرگز از دلِ زن بيرون نمىرود.» خلاصه اينكه نيكىكردن باعث تصرف دل ها مىشود. پس، به همسر خود مهر بورزيد و به او وفادار باشيد و گرههاى كوچك و بىاهميت زندگى را ناديده بگيريد. یازهرا التماس دعا
Power By:
LoxBlog.Com |